299

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

کار کردن برای میت رو به قبله ای مثل من کار سختیه.

ایستادم گوشه ای و تکیه ام ب دیواره. سیم شارژر انگار ازدهن تمساح دراومده. چشام میسوزه با اینکه از صب تا همین الان کار خیلی مفیدی نکردم الا چرخیدن و چرخیدن و دورهای باطل ناتموم توی فضای مسموم مجازی و نگاه و نگاه و نگاه.

پاشنه ی کفش اذیتم میکنه باید هر چند دیقه ای یکبار این پا اون پا کنم.

فکرم درگیر کوچه ی پراز موشمونه. و حیاطی ک میزبانه یکی از پدرسگاشونه. امروز هرچی خواستم تا دشویی برم نتونستم فقط سریع با دستای لرزون مسواک رو زدم و برگشتم داخل. رعب و وحشت وجودم عادی نیست. سیس میگه موش با تو کاری نداره راستی تو ک دوستشون داری ... الان ک از نزدیک گرفتارم میفهمم ک موش های فاضلابی دلسوزی ندارن....باید بمیرن و از وجود نحسشون در امان باشی. زندگی شده بازار شام. هر روز باید منتظر افتادن یکی باشیم. یکبار اون یکبارمن  یکبار و* یکبار هم ک سیس و حالا فقط تو نوبت آخرین بازمانده اس. موضوع اینه ک هدفی ندارم توی زندگی ک برای رسیدن بهش بال بال بزنم در واقع تنها اولویت ذهنیم داشتن یه مکان تمیز و بدور از هرگونه کثافته. که اونم غیرممکنه. مثل تازه عروس سیاه بختیم ک نمیدونن اساسای مفتضحشو کجا گم و گور کنن. وسایلی ک از اپارتمان ریختیم توی خونه و حیاط هنوز تکون نخوردن و روی نفسهای من یکی حسابی سنگینی میکنن تنها استرسم ورود ی آدم اجنبی ب درون خونست و دلم میخواد یک روزی بخاطر تحمل وضعیت تمام این سالای خونه سرمو بزارم زمین و توی قبر خودم آروم بگیرم و بگم آخیشششش دیگه تموم شد...دیگ بکسی نباید جواب پس بدم دیگ شرمندگی نیست دیگه رنجی نیست دیگه آبرویی قرار نیست ازم بریزه و دیگه نباید ب عالم و آدم ثابت کنم که یتیمم و خانواده ای بیمار دارم ک بیماریشون مسریه. نکته اینجاست ک آلوده شدم ک منم باختم خودم رو و دیگه برام هیچ چیز هیییچ چیز اهمیتی نداره گاهی شاید حرصی بیاد و بشینه روی مغزم اما زود بلندش میکنم و میگمش گمشو ....همه چیز عالیه .

بمیرم برای خونه ی قشنگم. بمیرم برای اتاق خواب هاش برای آشپزخونه ی نقلیش برای همه روزایی ک بهم میریخت و میگفتم غمت نباشه یک روز میپاشمت بیرون و از تو مرتبت میکنم برای تمام روزهایی ک بود اما الان نیست. برای زندگی کردن کنار مردگانی ک هیچوقت اوج فضاحتشون رو تو هیچ جمله ای نمیتونم شرح بدم.

615...
ما را در سایت 615 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lea31320 بازدید : 109 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:45